خببب انگار از عشق و جادو حمایت نمیشه پس.....عشق و جادو دیگه پارت نمیدیم
مشخصات پری تهرانی+ : پری ۱۹ ساله بهترین دوست دریا یه ابجی کوچیک داره پریا و پولداره
مشخصات ایناز یاری & (علامتش عوض شد) : آیناز ۱۹ ساله بهترین دوست دریا ابجی بزرگتر داره وناز و پولداره
مشخصات ماهان مهندسی* : ماهان ۲۴ ساله دارای ابجیو داداش به نام هلنا دوست صمیمی دریا و هاکان داداش دو قلوی ماهان
نگار= و نهال دوتا دخترای سلیطه ی داستانمونن که البته خواهرن:/ . خب بریم برای پارت
+هعی گو.زگار:/
_خب بیا ناز تورم بکشم-_-
+نمیخوام اصلا ˚^˚
_خب برای اینکه از دلتون در بژارم بریم کافه به حساب من
آیناز و پری باهم: جیغغغغ هوراااا بریمممم
#ماهان
دختره قشنگی بود بهتر از نگار بود که خودشو بهم میچسبونه
میشناختمش......!!!
دریا رادمنش دوست صمیمی هلنا
=چرا ازم دفاع نکردی ماهانننن *جیغ جیغ کردن*
*چرا باید از کسی که دوسش ندارم دفاع کنم
=اما من از تو بچه دارم
*هرکی ندونه من و تو میدونم تو یه هـ...زه ای که میخوای به من بچسبی حالا هم گ.مشو بیرون
=*اشک تمساح*
#دریا
وایییی اینا چقدر میخورن پولم خالی شد
+میگم دریا
_هوم
+یه قهومون نشه
_ایییی مرگ بخورین پولم تموم شد ته جیبم شپش ملق میزنه
&حرص نخور دریا جون پوستت چروک میشه عشقم
_حیف اونهمه پولی که ریختم تو چاه واسه شما دوتا
+خیلیم دلت بخادااااا
_هعی
&هعی تر
+نرین تو فاز پاشید بریم
یهو یه پیام از طرف ناشناس اومد
(ناشناس) :
بزار دستم بهت برسه دختر خیابونی میدونم چیکارت کنم حالا خودتو میندازی جلوی عشقم
کاری میکنم که به قلط کردن بیفتی(نگار ابجیه نهال)
:/
_جررر بچه ها پشمام اینی که تو خیابون دیدیم اسمش نگار بود با اون گوریله
+خب خب
&خببببب
_ابجی همون نهاله خودمونه دوتا سلیطه گیر ما گاوای خوشگل افتادن
+خب این الان تعریف بود یا تخریب:/
&فک کنم هردوش
پایان"_"
خب به بزرگی خودتون ببخشید من حافظم از ماهی کمتره یادم میره پارت بدم
این پارت به دلیل طولانی بودن پارت بعدی کوتاه بود^^
خب سلام به همگی
بچه ها اگر بنظرتون این رمان کلیشه ای و جنون عشق خوب تره (و بالعکس)
بهم بگید که اگر خوب نیست پاکشون کنم
و امروز یکم کار برای من پیش اومد و نتونستم پارت بدم فردا دو پارت بهتون میدم
خببب سلام ما برگشتیم امتحانا تموم شده و از امروز هر روز پارت داریم
یه روز جنون عشق یه روزم عشق و جادو🍻💪
راستی از این به بعد بقیه رو با علمتای ایناز ^ نگار= پری+ ماهان* دریا _ نشون میدم👍👎
بقیه اعضا رو داخل رمان میخونید و با علامتاش اشنا میشید 😊
+نمد 3:
_ممنون:/
+خواهش^^
+راستی دریا
_هوم
+امروز مهمون توایم دیگه؟ *_*
_من کارت نیاوردم پرییییی تو گفتی میاریییی!!!!
+خب جا گذاشتممم
_من از دست تو دیوونه میشم
#نویسنده
دریا و پری میرن خونه و کارتاشونو برمیدارن وقتی میرن مغازه پری میره تو ولی دریا میمونه بیرونو منتظرشه که یهو یکی میخوره به دریا و.......
#دریا
این مرتیکه ی الاغ از کجا اومد
*هوییییی حواست کجاست دختر
_من یا شما جناب خان ببخشید که شما وایساده بودید من خوردم بهت
*زبونت خیلی درازه ها
_تازه کجاشو دیدی از تو هم بلند تره نره قول
= چیشده عشقم
وای وای دختره ی عملی اه اه اه چندش لباش مثل کوهان شتره گونش مثل ک.و.ن مرغ:/
دماغشم که معلومه عملیه-_-
*هیچی
=هی دختر حواست باشه دیگه نزدیک آقاییم نشی
عوقققققققققققق
_حالا که من نزدیکش نشدم اون زد بهم
=راست میگه ماهان *بقض*
اون پسره که فهمیدم اسمش ماهانه گفت:
_ نه نگار من داشتم با تلفن حرف میزدم این اومد جلوم
=دیگه بهش تهمت نزن دختره دروغگوی کث.یف
_ *پوزخندی زدم* نه اینکه این نره قول چی داره که بیام جلوش
همون موقع پری اومد و با ایناز امد (ایناز سومین عضو این گروهه)
پری گفت:
+هوشششششش چی داری میگی دختره ی عملی
=من نچرالم تازه به تو هیچ ربطی نداره
یهو ایناز گفت:
^ نه پس عمه ی منه ۵ کیلو ژل زده به لبش اندازه ی با.سن مرغه:/ بعدشم ما دوس داریم دخالت کنیم دوستمونه دختره ی میمون
=نمیخوای چیزی بگی ماهاننننن
*بس کن نگار بیا بریم
= یعنی چیییی
این دختره نگار اشک تمساحم به زور میریزه:\/
#بعدا
^حالا کارتون به جایی رسیده که بدون من میرید جاییی ارههه دخترای سرکششش
+و_ نه به خدااااا
^حالا که اینطوریه کات بای فور اوررررر
_ایناززز بیا بریم از دلت در بیارمم
^باش
+دریاااااا چرا هیچوقت از دل من در نمیاریییی
_چون تو خیلی سلیطه ای😂
پایان این پارت^^
پارت فردا عشق و جادوعه
مشخصات اینازم بگم و برم
خب اسم ایناز فامیلی یاری موقعیت مالیشون پولدار ۱۹ ساله رفیق فاب دریا و پری
اگر چیزی از مشخصات جا مونده تو پارت بعدی گفته میشه 😊👋
بزنید ادامه 👇
با صدای مامان بیدار شدم و دست و صورتمو شستم
امروز قرار بود پری بیاد
راستی خودمو معرفی نکردم من دریا رادمنش هستم ۱۹ ساله و فردا اولین روز ترم دوم دانشگاهه هعیی خدافظ تابستون پری بهترین دوستمه و من داخل یه خانواده ی پولدارم یه داداشم دارم که ۲۴ سالشه و یه زن داره به اسم نهال اصلا نگم چقدر از زنش بدم میاد فقط بخاطر پول به داداشم بله رو گفت عیش دختر عفریته
خب خب امروز با پری میخوایم بریم برون حالا چی بپوشم؟😐
_ مامانننننن
_یا مانننننننن دیگه چته
_ چی بپوشممم هیچی لباس ندارم (نویسنده: ارواح عمه ی همه ی دخترای سرزمین😐)
_ من چه میدونمم
خب بدبخت شدم هیچی ندارم ک عهررر😭😂
فهمیدم *لبخند شیطانی*
$$$_$$$
بوقققق بوقققق
_بله
_هویی پری
_ دریا تو کی میخوای درست شی یه سلامی چیزی
_آقا ولم دهههه دیگهه دوست دارمم اصلااا
_ خو چیکار داری
_ نروکافه بیا خانِمان
_باشه خدا
قطع کردن*
خبب خبببب پری داره میاد مامان ازش پذیرایی میکنه و من وقت دارم تا یکی از لباسای مامانو بردارم عیح
صدای زنگ*
_ماماننن پری اومده باز کن من کار دارممم
خب وقت اعملیاتهه خخخخ
رفتن تو اتاق*
کمد و که باز کردم سوتی کشیدم چقدر لباس 5_5
یه پیراهن قرمز با یه شلوار بگ مشکی برداشتم د بدو 🗿
یه شال قرمز زدم و میکاپ سیاه قرمز کردم
داشتم عطرو رو خودم خالی میکردم🗿 که پری مثل گاو وارد شد
_هشششش گاو
_وای دریا.....
نگاهم کردو سوتی کشید* _تیپ پسر کش میزنی نمیگی ما دلمون نازکه
_ بیتر ادب تو دختری
_مگه آدم نمیتونه رو یه دختر کراش بزنه🗿
_ چرا میتونه ........ راستی مثل گاو نیا تو شاید لباس تنم نباشه
_خب حالااا راستیاون لباس مامانت نیست
یه نگاه عاقل اندرسفیهانه بهش انداختم و گفتم:
هست حالا هم بدو بریم
_بریم
درحال رفتن *
_مامانن لباس دیگه مال منههه
_ از دست تو دریاا دیگه یه لباس برا من نمونده
_ ماماننن کمدت پره لباسه
_خو حالا مراقب خودت باش
_ باش بای
$$$_$$$
_ دریا اون پسر چقدر کراشه
_چشمای هـ. یـ.ز.تو. درویش کن ..راستی واسه فردا چی میپوشی?؟
_نمد 3:
خب تا همینجا بسع
خب بچه ها من امسال خیلی درسام سنگینه و امتحانام زیاده پس نمیتونم پارت زیاد بدم تا دوهفته دیگه و اینکه وقتی اومدیم دوباره به روال قبل برمیگردیم به شرطی که حمایت شه
